آداب و ادب روزهداری
ادب روزه گرفتن این است كه كسی كه با عذر یا بدون عذر روزه نمیگیرد، تظاهر به روزهخواری نیز نكند و با موج و حركتی كه همه خودشان را پایبند به این امساك می كنند، اگر مشاركت نمیكنند، دست کم مخالفت هم نكنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/03/19
حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی ایازی، محقق و پژوهشگر قرآن در تفسیر آیه ۱۸۳ سوره بقره که متن آن را در اختیار ایکنا اصفهان قرار داده، نوشته است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». (بقره: ۱۸۳).
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پیش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهیزگارى كنید». یعنی همانطور كه برای شما دستور روزه گرفتن وجود دارد، برای ادیان گذشته هم این دستور وجود داشته است.
نکات تفسیری
یکم: خطاب آیه به مؤمنان است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا». کسانی که خود را به ایمان وصف کرده¬اند. هم نوعی ارزشگذاری برای این کار است و هم سخن از روند تمرین عبادت است. مثل این که می¬فرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ» (نساء: ۱۳۶). اى كسانى كه ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر او ایمان بیاورید.تعبیر به: « كُتِبَ» که در قرآن بارها تکرار شده، به معنای فرض و مقرر شدن است، نه نوشتن. هدف این روزه هم رسیدن به مراتب تقوا و پرواداری است. در این آیه سخن از زمان روزه یعنی رمضان نیست، اما با توجه به سیاق آیه مشخص است که در باره روزه رمضان سخن میگوید. «رمضان» كه از رَمَضَ است، به معنای گرمای شدید است. و چون با روزه گرفتن و امساك كردن در رمضان، نوعی احساس گرمای شدید میكردهاند، به آن رمضان میگفتهاند. صوم نیز به معنای امساك كردن و خودداری کردن است. صائم نیز كسی است كه از خوردن خود را باز داشته و فطر هم به معنای خلاف صوم یعنی باز كردن روزه دارد. البته در زبان عرفی به اسبان بدون علوفه و قرقرههای بازمانده از چرخیدن و حركت را نیز صائم میگفتهاند.
دوم: هرچند روزه، در میان ادیان که به معنای امساک کردن آمده است، اما صورت های مختلف دارد. یعنی روزه در اسلام از نظر صورت انجام و یا زمان انجام (صبح تا شام و در ماه رمضان) مانند مسیحیت و یا یهودیت نیست، بلکه نوعی خودداری است. چنانکه روزه سکوت، خودداری از سخن نگفتن است. یا زمان نخوردن و نیاشامیدن متفاوت است. در برخی از ادیان روزه شبانهروزی و یا در خودداری از خوردن گوشت در چند شبانهروز است.
سوم: از طرف دیگر نكتهای كه در تمام ادیان و مكاتب میتوانیم روی آن تكیه كنیم، خودسازی و آراستن به-فضائل و ارزشهای متعالی اخلاقی از طریق خودداری و امساک است. زیرا تمرین کردن گاه جنبه ایجابی دارد. یعنی چیزهائی را باید انجام دهیم، مثل انجام نماز، دادن صدقه، و گاه این تمرین از طریق انجام ندادن است. به تعبیر دیگر امساک، روشی برای دست یافتن به مراتب معنویت و سلوک و صیقل دادن روح است و چنین چیزی نیاز به تكرار و عمل مداوم در مدت یک ماه و برخی چیزها یکسال و یا بیشتر دارد. همان طور كه وقتی كسی میخواهد در یكی از رشتههای ورزشی مثل وزنهبرداری، دویدن، فوتبال و... مهارت پیدا كند، نیاز به تمرین كردن در زمان طولانی دارد، تا مهارت لازم را به دست آورد. آراستگی به فضایل اخلاقی هم لازم است كه انسان خود را در موقعیت¬های خاص قرار دهد و از قدرت و توانایی خودش برای به دست آوردن فضائل استفاده كند. هرساله و به مدت یکماه. مثلا کسی که میخواهد در برابر حرام مانند خوردن مال دیگران ایستادگی کند، یا نسبت به گرسنگی و فقر دیگران ساس باشد، این نخوردن برای او تمرین شده است.
بنابراین، روزه چنین عملكردی دارد. تقویت اراده یكی از بخشهای مهم زندگی معنوی هر انسان است. مثلا اگر كسی بخواهد تمرین كند، شب كم بخوابد یا از استراحتش بگذرد و به جای آن درس بخواند، نیازمند تقویت اراده است. در مسائل معنوی چون مسئله شكم و خوردن اهمیت زیادی دارد و غلبه بر خواستههای آن نیازمند اراده بالایی است، روزه فرد را در این كار یاری میكند.
چهارم: روزه تمرینی است كه انسان بتواند از خواستهها و تمایلات جنسیاش دست بكشد. همین تمرین موجب میشود كه بتواند آنجا كه مال حرام است، نخورد و آن جا كه باید در برابر حق ایستادگی كند، آمادگی لازم سختی را داشته باشد. این که به ضرس قاطع نگفته که حتما نتیجه می¬گیرید و فرموده: « ْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » شاید پروادار باشید، برای این است گاهی انسان در تمرین موفق است و گاهی نیست. نیت و هدف در تأثیر بسیار مهم است.
پنجم: اهمیت روزه در دستورات و تعالیم اسلامی، به حركت دسته جمعی آن وابسته است. به همین دلیل فرموده است: « كُتِبَ عَلَیْكُمُ ». زیرا بخشی از تأثیر وابسته به همبستگی و رفتار جمعی روزه، و نقش آن در تأثیر معنوی آن است. مثلا حج عبادت است، اما حرکت جمعی آن مهم است. نماز عبادت فردی است، اما حرکت دستهجمعی آن در نماز جماعت مهم و اثرگذار است. عبادات دسته جمعی ایجاد نوعی همبستگی و تقویت ایمان به صورت جمعی میکند. درست است كه روزه را فردی میگیریم، ولی در اصل، در یك جمع همه در حال امساك و نخوردن و نیاشامیدن هستند. مثلا اگرچه ممكن است هر فردی صبح به صبح در خانهاش ورزش كند، ولی وقتی همه به صورت جمعی صبحها در پارك ورزش میكنند، اثرات آن نیز روحی و جمعی میشود. حال حتی اگر كسی عذری برای روزه گرفتن دارد، نباید تظاهر به روزهخواری كند. کسی که در حرکت صبحگاهی شرکت میکند، نباید برخلاف دیگران رفتار کند، زیرا هم خود را انگشتنما میکند، هم به روحیه دیگران آسیب میرساند.
التبه نباید این معنا را تفسیر پلیسی كنیم كه فرد را بگیریم و ببریم و... .من میخواهم از یك ادب جمعی برای مردم صحبت كنم. همان طور كه وقتی در یك مجلس عزا هستیم، دیگر نمی خندیم، و اگر کسی بخندد ناراحت میشویم. زیرا این خندیدن ما توهین به شخص خود ما و به خانواده داغدار است. باید ادب جمعی تظاهر نکردن به روزهخواری را نیز بیاموزیم. از آن طرف كارهای پلیسی موجب میشود كه حتی جوانها نیز در نهایت به لجبازی رو بیاورند. ادب روزه گرفتن این است كه كسی كه با عذر یا بدون عذر روزه نمیگیرد، تظاهر به روزهخواری نیز نكند و با موج و حركتی كه همه خودشان را پایبند به این امساك می كنند، اگر مشاركت نمیكنند، دست کم مخالفت هم نكنند.
ششم: نکته دیگر پیشینه روزه در میان مخاطبان عصر نزول در شهر مدینه است. از این آیه استفاده میشود که روزه در میان مسلمانها تشریعی بوده كه از ابتدای حضور پیامبر در شهر مدینه و در سال اول و دوم هجری بیان شده، و در مدینه معمول بوده است و در اعراب قبل از اسلام هم روزه یك فرهنگ معنوی و دینی داشته است، درست مانند طواف كه با آیینها و قواعد خاص خودشان قبل از اسلام اجرا میكردهاند. و البته تاكید میكنم كه این فرهنگ از حضرت ابراهیم رسیده و در مسیحیت به شکلی و در یهودیت به شکل دیگری بوده است.
منبع: ایکنا